۱۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

دکتر سلام : آیا بن تن (ben 10)کارتون مناسبی برای کودکان ماست؟

کارتون «بن تن» تولید سال 2007 در کشور آمریکاست که تاکنون در 4 فصل و 52 قسمت به بازار عرضه شده و تاثیرات بسیاری بر کودکان تمام سنین گذاشته است. تاثیر این کارتون بر بچه ها به حدی است که در بازی های خود از شخصیت این کارتون الگوبرداری می کنند، به وسایل و اسباب بازی های مرتبط با این شخصیت علاقه شدیدی دارند و حتی نگرش آنها در مورد جهان و زندگی نیز تحت تاثیر این کارتون قرار گرفته است.

ممکن است والدین به دلیل علاقه زیاد کودکان، از جنبه های مثبت و منفی که شخصیت های این کارتون بر کودکانشان می گذارند غادفل باشند و اطلاعی از اینکه آیا دیدن اینگونه کارتون ها برای کودکان مفید هستند یا مضر نداشته باشند. در این بخش ابتدا به معرفی داستان کارتون و سپس به بیان جنبه های مثبت و منفی آن می پردازیم.

 

داستان

این کارتون از جایی شروع می شود که بنجامین تنیسون، یا همان بن تن ده ساله قرار است تعطیلات را با پدر بزرگ خود بگذراند و تمام سال را برای این تعطیلات برنامه ریزی کرده است. او بعد از اینکه سوار ماشین پدربزرگش می شود دختر عموی خود، گوئن، را که هم سن اوست و برای گذراندن تعطیلات با پدر بزرگ آمده است می بیند.

بن که تمام نقشه های خود را برای تعطیلات نقش بر آب می بیند، بسیار ناراحت می شود و پس از ورود به جنگل از پدر بزرگ جدا می شود و داخل جنگل می رود. ناگهان شهاب سنگی به سمت او می آید و در نزدیکی او به زمین برخورد می کند. بن به سمت آن شهاب می رود و در کمال تعجب می بیند که ناگهان آن شهاب که بیشتر به یک توپ فلزی شبیه بود، باز و یک ساعت مچی داخلش نمایان می شود.

او دستش را به سمت ساعت دراز می کند و ساعت به دور دست بن می پیچد. پس از مدتی بن متوجه می شود که با هر بار فشار دادن دکمه ای در آن ساعت می تواند به شکل یکی از ده موجود فضایی و خیالی با قدرت بسیار بالا تبدیل شود و وظیفه دارد علیه شر در تمام کهکشان مبارزه کند. او همراه با دختر عمو و پدربزرگش به مسافرت می پردازد و سعی می کند به وظیفه خود عمل و به دیگران کمک کند.

 

مخاطبان

کارتون «بن تن» که بهتر است نام سریال بر آن بگذاریم، در چند فصل و متناسب با گروه های سنی مختلفی تولید شده است. در فصل اول، بن پسر بچه لاغر اندامی است که حدود 10 تا 12 سال دارد. در فصل دوم و سوم نیز، بن نوجوان درشت اندامی است که حدود 13 تا 17 سال دارد. بنابراین سازندگان این کارتون سعی کرده اند با تولید آن در فصل های مختلف، گروه های سنی مختلفی را مخاطب خود قرار دهند و در بین کودکان و نوجوانان جای خود را باز کنند اما سوال مهم این است: آیا تماشای این کارتون برای این گروه وسیع از مخاطبان مناسب است؟

 

تهدیدها

کارتون «بن تن» جنبه های منفی بسیاری دارد که به بررسی تعدادی از آنها می پردازیم.

خشونت: بر اساس مطالعاتی که در مرکز روان سنجی آمریک انجام شده، وقتی کودکان کارتون هایی تماشا می کنند که در آنها خشونت های بسیار واقعی، به طور مکرر و بدون هیچ تنبیهی به نمایش گذاشته می شود، بیشتر احتمال دارد به تقلید آنچه دیده اند، بپردازند و رفتارهای مشاهده شده در این کارتون ها را در ارتباط با همسالان خود در مهد کودک یا مدرسه اجرا کنند.

تخیل و توهم: بن تن پسر کوچک ناتوانی است که در مدرسه و خیابان نیاز به یاری دیگران دارد و مدام مورد مضحکه و آزار دوستانش قرار می گیرد. او به یکباره، آن هم فقط با یک ساعت جادویی، تبدیل به موجودی قوی و نیرومند می شود که می تواند به تمام قدرت ها پیروز شود.

در این کارتون کودک می بیند یک فرد بسیار ضعیف با یک اتفاق ناگهانی، تبدیل به قهرمانی قوی و نیرومند می شود و آنچه در زندگی واقعی به زحمت به دست می آید، تنها با فشار دادن یک دکمه انجام می گیرد. این ویژگی ها می تواند موجب شود ذهن کودک به شدت توهمی بار آید و در سنین جوانی نیز فرد فعالی نباشد.

هیجان خواهی: تاکنون پژوهش های بسیاری در مورد کارتون هایی مثل بن تن کهس رعت تغییر تصاویر در آنها زیاد است، صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که تغییر سریع تصاویر سبب افزایش ترشح دوپامین در مغز است و همین امر سبب احساس هیجان در فرد می شود. البته احساس هیجان به خودی خود ایرادی ندارد اما برای افرادی که دائما این کارتون ها را می بینند، می تواند آسیب زا باشد.

وقتی فرد به طور مکرر در معرض این تصاویر قرار می گیرد، به سطوح بالای دوپامین عادتت و مغز او به نوعی به دوپامین یا همان منبع احساس هیجان اعتیاد پیدا می کند. این اعتیاد سبب می شود فرد حالت هیجان خواهی پیدا کند، و همواره به دنبال امور هیجان انگیز بیشتر که اغلب ناهنجار هستند، باشد تا بتواند سطح دوپامین را در مغز بالا نگه دارد.

نکته تکان دهنده در این بین آن که اسکن مغزی کودکانی که عادت به دیدن چنین کارتون ها و فیلم هایی دارند بعد از مدتی شبیه اسکن مغزی قماربازان حرفه ای می شود.

کابوس های شبانه: تماشای این کارتون به این دلیل که حاوی خشونت و تصاویر حیوانات و موجودات عجیب است، می تواند برای کودکان زیر 4 سال، کابوس های شبانه و ترس هایغ غیرواقعی ایجاد کند.

فرصت ها

درست است که نکات منفی بسیاری در این کارتون وجود دارد اما به هر حال در بررسی همه جانبه آن می توان جنبه های مثبتی نیز ذکر کرد.

این کارتون در تقویت رفتارهای مطلوب مانند مهربانی کردن به دیگران، ایثار و همدلی با سایر انسان ها می تواند مفید باشد.

دیدن این کارتون به کودکان دیرجوش که محتاط و حتی ترسو هستند، کمک می کند که خودشان را جای قهرمان اصلی داستان بگذارند و در تخیل، خود را همانند شخصیت کاذرتون، شجاع، نترس و فداکار بپندارند.

تماشای این کارتون ذهن خیال پرداز کودکان را به تخیل بیشتر وامی دارد. البته این تخیل زمانی سازنده است که همراه با تفکر باشد.

اقدامات لازم

با توجه به بیشتر بودن تهدیدها نسبت به فرصت ها، احتمالا دیگر برایتان روشن شده که تماشای کارتون هایی مثل «بن تن» به خصوص اگر ساعات زیادی از شبانه روز را دربر بگیرد، چه آسیب هایی می تواند برای کودکان و نوجوانان به همراه داشته باشد. حال ببینیم برای کاهش این آسیب ها چه اقداماتی می توان انجام داد.

1- اقدامات پیشگیرانه

یکی از مهمترین اقدامات لازم، در درجه اول، محدود کردن تماشای اینگونه کارتون هاست، چرا که همیشه پیشگیری بهتر از درمان است، به این منظور می توانید از راهکارهای زیر کمک بگیرید:

از همان ابتدای کودکی، بهتر است از خرید فیلم هایی با محتوای خشن خودداری و به عنوان یک قانون از آن یاد کنید. از همان دوران کودکی، یعنی 5/2 تا 3 سالگی، می توان کودکان را با قوانین موجود در خانواده آشنا کرد تا یاد بگیرند که تماشای چه فیلم هایی برای آنها مناسب است.

برای محدود کردن مدت زان تماشای این فیلم های کارتونی بهتر است کودک در هر روز، بیش از 2 فیلم یا کارتون نبیند و این تماشا کردن نیز تنها در ساعات مشخصی که از قبل تعیین شده باشد. فراموش نکنیدکه وقتی کودک برنامه منظم روزانه داشته باشد، خود به خود زمان کمتری برای تماشای فیلم های کارتونی خواهد داشت.

2- اقدامات اصلاحی

علاوه بر اقدامات پیشگیرانه برای محدود کردن تماشای این کارتون، لازم است اقداماتی نیز برای کاهش آسیب های وارده به کودکان و نوجوانان انجام شود. راهکارهای زیر در این زمینه مفید هستند:

می توانید همراه با فرزندانتان به تماشای این کارتون ها بنشینید و در پایان، با آنها راجع به آنچه دیده و نتیجه ای که گرفته اید، صحبت کنید. به عنوان مثال، می توان در این مورد صحبت کرد که آیا جنگیدن همیشه درست است؟ آیا بن تن می تواند کاری جز جنگیدن انجام بدهد؟ چه چیزی بن تن را تبدیل به قهرمان می کند؟ آیا چنین فردی در عالم واقع نیز وجود دارد و یا می تواند وجود داشته باشد؟

اگر فرزند شما شدیدا جذب موجودات خیالی کارتون و مهارت های جنگیدن آنها شده نگران نشوید. می توانیدبا معرفی کتاب های تخیلی مناسب، تفکر فرزندتان را نیز فعال و از این فرصت برای پرورش تخیل او استفاده کنید.

همچنین می توانید به تدریج به جای قهرمان این کارتون قهرمان های دینی و ملی مثل حضرت علی (ع)، پوریای ولی و رستم دستان جایگزین کنید. البته بدیهی است که به یکباره نمی توان بن تن را با رستم جایگزین کرد. بلکه این کار را باید قدم به قدم انجام داد. می توانید برای این کار ابتدا با جایگزین کردن بن تن با قهرمان های کارتونی مناسب تر آغاز و سپس با معرفی کتاب ها و داستان های آموزنده، در چند مرحله، بن تن را با یک قهرمان و الگوی مناسب جایگزین کنید.

3- اقداماتی برای پس لرزه ها

برخی کودکان ممکن است هرگز کارتون «بن تن» را ندیده باشند اما تحت تاثیر همسالان خود، یا با تعریف هایی که در مهد کودکیا مدرسه از دوستان خود در مورد «بن تن» شنیده اند، جذب کارتون شده و به اسباب بازی ها و لباس های مربوط به بن تن، که در همه اسباب بازی فروشی ها پیدا می شوند، علاقه شدیدی نشان بدهند.

این حالت اغلب برای کودکان بالای 4 یا 5 سال و بعد از ورود به مهد یا مدرسه اتفاق می افتد. بنابراین می توانید با فرزند خود صحبت کنید و برای او توضیح بدهید که این کارتون مضمون مناسبی ندارد و به دلیل وجود خشونت یا به دلایل دیگر مورد تایید شما نیست.

همچنین بهتر است در این مورد که این شخصیت کارتونی و اسباب بازی های مربوط به کارتون مناسب با فرهنگ کشور ما نیست با فرزند خود صحبت کنید.

در نهایت اگر فرزندتان با صحبت های شما قانع نشد و همچنان برای خرید این وسایل اصرار داشت، قدری از سختگیری خود بکاهید تا باعث لجاجت در کودکنشود. مثلا می توانید در شرایط خاصی این خرید را برای کودکانجام دهید، ولی خرید بیشتر این وسایل را محدود کنید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
fateme hajjar

چرا دختران عروسک‌بازی می‌کنند و پسرها ماشین‌بازی را ترجیح می‌دهند؟

دانش > دانش‌های بنیادی - باورهای پیشین، اجبارها و انتظارهای اجتماعی را دلیل تفاوت در انتخاب اسباب‌بازی‌ها بین دختران و پسران می‌دانستند، در حالی که مطالعات جدید نشان می‌دهد که این تفاوت در واقع زیستی و وابسته به هورمون‌ها است.

بهنوش خرم‌روز: معمولا برای دختربچه‌ها عروسک می‌خرند و برای پسربچه‌ها ماشین‌های چرخ‌دار اسباب‌بازی. حتی اگر بچه‌ها آزادی انتخاب هم داشته باشند،‌ معمولا دخترها از سبد اسباب‌بازی‌ها، عروسک برمی‌دارند و پسرها ماشین‌ها را ترجیح می‌دهند. اما ریشه این تفاوت در کجا است؟ برخی این بحث را مطرح می‌کنند که این رفتار،‌ در واقع پاسخی به انتظارات اجتماعی است،‌ اجتماع انتظار دارد که دخترها نقش مراقب و مادر را بازی کنند،‌ در حالی که پسرها را به فعالیت تشویق می‌کند. اما گروهی از دانشمندان با این فرضیه موافق نیستند و آن را قدیمی و از دور کنار رفته می‌دانند.

به گزارش لایفز لیتل میستریز، مطالعات محققین نشان می‌دهند که میمون‌های نوجوان نر هم ترجیح می‌دهند با اسباب‌بازی‌های چرخ‌دار بازی کنند،‌ در حالی که میمون‌های ماده به سراغ عروسک‌ها می‌روند. این در حالی است که در جامعه میمون‌ها، هیچ عرف و انتظاری در این زمینه وجود ندارد. پس چه چیزی عامل این تفاوت است؟

مطالعاتی که بر روی دو گونه متفاوت از میمون‌ها در سال‌های 2002/1381 و 2008/1387 انجام گرفت، تاکید دارد ‌این که کودک چه نوع اسباب‌بازی را انتخاب کند، ‌اساسی زیستی دارد. سوالی که در سال‌های اخیر در این زمینه بیشتر بحث‌برانگیز بوده،‌ این است که چه‌طور و چرا ویژگی‌های زیست‌شناختی جنس نر (چه در انسان و چه در میمون‌ها)، باعث شده ماشین‌های چرخ‌دار را برای بازی انتخاب کنند در حالی که جنس ماده، عروسک را ترجیح می‌دهد.

مطالعات جدیدی که همچنان هم در حال انجام هستند،‌ نشان می‌دهند که مواجهه جنین با هورمون‌ها در رحم مادر، منجر به ترجیح اسباب‌بازی‌های متفاوت بعد از تولد می‌شود. این که چرا در مسیر تکامل چنین تفاوتی به وجود آمده،‌ هنوز هم یک معماست. دانشمندان حدس می‌زنند که شاید این اسباب‌بازی‌ها به رشد مهارت‌هایی کمک می‌کرده‌اند که اجداد ما برای انجام نقش‌های خود بدان‌ها نیاز داشته‌اند.

برای اولین بار، ‌در سال 2009/1388، گریانه الکساندر استاد روانشناسی دانشگاه ای.اند.ام تگزاس و همکارانش،‌ با پیگیری نگاه نوزادان به این نتیجه رسیدند که سطح هورمون تستوسترون در بدن نوزادان پسر 3 و 4 ماهه با زمانی که صرف تماشای اسباب‌بازی‌های معمول پسرانه مانند توپ‌ها و ماشین‌ها می‌کنند، همبستگی دارد. در حالی که این همبستگی در مورد زمان گذاشتن برای تماشای اسباب‌بازی‌های دخترانه وجود نداشت. همچنین میزان مواجهه آن‌ها در دوران جنینی با هورمون آندروژن با علاقه به نگاه کردن به اسباب‌بازی‌های متداول پسرانه همبستگی داشت. (میزان مواجهه با هورمون آندروژن در دوران جنینی با استفاده از محاسبه نسبت انگشتی یا نسبت طول انگشت اشاره به انگشت حلقه قابل اندازه‌گیری است).

الکساندر در این‌باره می‌گوید: «پسرها به طور خاص،‌ وقتی نسبت انگشتی بالاتری داشتند،‌ علاقه بیشتری نسبت به تماشای توپ‌ها در مقایسه با عروسک‌ها از خود نشان می‌دادند».

کیم والن، روانشناس دانشگاه اموری که ترجیح اسباب‌بازی‌های دخترانه و پسرانه را در بین میمون‌ها بررسی کرده، می‌گوید: «نتایج مطالعه با استفاده از پیگیری نگاه نوزادان نشان می‌دهد که توجه نشان دادن نسبت به این اسباب‌بازی‌ها خیلی زود شروع می‌شود، قبل از این که اجتماع تاثیری بر کودک گذاشته باشد».

در تایید این یافته‌ها، سال گذشته گروهی از محققین انگلیسی با مطالعه دخترانی که شرایطی تحت عنوان هایپرپلازی آدرنال مادرزادی (شرایطی که در اثر مواجهه غیرعادی با هورمون مردانه آندروژن درون رحم به وجود می‌آید) داشتند، ترجیح می‌دادند با اسباب‌بازی‌های معمول پسرانه بازی کنند.

اما چرا هورمون مردانه باید باعث شود که کودک به اسباب‌بازی‌های چرخ‌دار و توپ‌ها بیشتر علاقه داشته باشد؟ یکی از فرضیه‌های معمول این است که بازی با چنین اسباب‌بازی‌هایی،‌ فعالیت‌های شدیدتر در آینده را تسهیل می‌کند،‌ چیزی که پسرها از نظر تکاملی برای انجام آن برنامه‌ریزی شده‌اند. اما مطالعه‌ سال 2009/1388 نشان داد که در واقع علاقه پسربچه‌ها به توپ‌ها و ماشین‌ها،‌ قبل از مرحله‌ای که واقعا بچه‌ها به بازی مشغول می‌شوند، ‌شروع می‌شود. نوزادان پسری که تنها 3 ماه دارند، به اسباب‌بازی‌های مربوط به جنس خود خیره می‌شوند،‌ در حالی که هنوز توانایی بازی با آن‌ها را حتی ندارند.

الکساندر توضیح می‌دهد: «با در نظر گرفتن این که آن‌ها از نظر جسمانی هنوز نمی‌توانند با چنین اسباب‌بازی‌هایی بازی کنند، ‌نتایج ما نشان می‌دهند که ترجیح اسباب‌بازی‌های پسرانه ربطی به فعالیت‌های پسرانه و آمادگی برای آن‌ها ندارد

والن اما در این‌باره محتاط‌تر است. وی می‌گوید: «تفسیر این نتایج کار دشواری است چون ما نمی‌دانیم مردم چرا نسبت به چیزهای مختلف توجه نشان می‌دهند. چیزی که واضح است این است که نوزادان این اسباب‌بازی‌ها را در محیط تشخیص می‌دهند. دلیلش ممکن است تسهیل فعالیتی باشد که به آن علاقه دارند».

بنابراین این بحث همچنان ادامه دارد. الکساندر در مطالعه جدید خود، بررسی کرده که آیا کودکان 19 ماهه‌ای که با توپ و ماشین بازی می‌کنند، ‌بیشتر از بچه‌هایی که با عروسک بازی می‌کنند، به اطراف حرکت می‌کنند یا نه. جواب منفی بود. البته کودکان با سطوح بالاتر هورمون تستوسترون بیشتر از بقیه فعال هستند، اما آن‌ها چه توپ داشته باشند،‌ چه ماشین و چه عروسک،‌ باز بیشتر از بقیه فعالیت و جابه‌جایی دارند. وی می‌گوید: «ما هیچ مدرکی نداریم که نشان بدهد این باور عمومی درست است که پسرها برای افزایش مهارت‌های حرکتی خود،‌ اسباب‌بازی‌های خاصی را انتخاب می‌کنند

پس دلیل واقعی این تفاوت چیست؟ شاید خیلی ساده، توپ‌ها و ماشین‌ها برای پسرها و نمادهای انسانی برای دخترها از جذابیت بیشتری برخوردار باشد. در مورد این که این تفکیک در تکامل چه مزیتی داشته، ‌دانشمندان در واقع زیاد نمی‌دانند. به گفته الکساندر، یکی از احتمالات این است که دختران طوری تکامل یافته‌اند که محرک اجتماعی، ‌مثلا مردم،‌ را خیلی مهم دریافت کنند،‌ در حالی که ارزش محرک اجتماعی ادراک‌شده در پسرها کم‌تر است.

در عین حال، پسرها می‌خواهند توانمندی‌های فضایی و مسیریابی خود را تقویت کنند. والن می‌گوید: «مطالعات متعددی بر روی انسان‌ها و سایر نخستی‌ها نشان می‌دهند که توانمندی مردان در چرخش ذهنی به حد قابل توجهی بالاتر است، یعنی توانایی حفظ یک تصویر در ذهن و چرخاندن آن در ذهن. شاید بازی با اشیایی مانند توپ و چرخ،‌ یکی از راه‌های تقویت چنین توانمندی باشد

شاید داشتن این توانایی در حال حاضر آن‌قدرها خاص و مردانه به نظر نرسد،‌ اما چنان که والن توضیح می‌دهد،‌ برای اجداد ما به عنوان شکارچی بسیار مهم بوده است. چنین توانایی به مردان اجازه می‌داده یک سیستم خودمحور برای مکان‌یابی در فضایی سه‌بعدی داشته باشند. بدین ترتیب،‌ می‌توانستند برای شکار، مسافت‌های طولانی را بپیمایند و راه خود را پیدا کنند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
fateme hajjar

موبایل٬تبلت٬ کامپیوتر و .... را چگونه از فرزندمان جدا کنیم؟

یکی از مشکلاتی که بچه های امروزی دارند استفاده زیاد از لوازم الکترونیکی مانند تبلت و موبایل و... است. حال والدین چگونه باید آنها را از کودک شان جدا کنند.
این روزها به هر خانه‌ای که وارد می‌شوید، به جای سرگرم بودن کودکان با خمیرهای بازی که خلاقیت‌شان را بالا می‌برد و مهارت‌ دست‌های‌شان را بیشتر می‌کرد، تبلت‌هایی در دست بچه‌ها جا دارد که چشم‌های‌شان را خسته و مفاصل دست‌های‌شان را ضعیف می‌کند. در این میان والدینی که امکان خرید چنین ابزاری برای کودک‌شان ندارند هم از خود گذشتگی کرده و او را با گوشی هوشمند تلفن همراه‌شان سرگرم می‌کنند و مهارت کودک‌شان در انجام بازی‌های مختلف را به رخ این و آن می‌کشند. بچه‌های امروزی تمایلی به دویدن، کاردستی درست کردن و نقش‌پذیری در بازی‌هایی که نسل ما از آنها لذت می‌برد، ندارند. آنها ترجیح می‌دهند روی مبل راحتی لم بدهند، یک کاسه پفک کنارشان بگذارند و هر روز چندین مرحله از بازی‌ای که به آخر رساندنش کار هر کسی نیست را رد کنند.

بچه‌های امروزی نمونه کوچک شده والدین‌شان هستند. نمونه آنهایی که در ‌مهمانی‌ها به جای گپ زدن با حاضران، به غایب‌های جمع وایبر می‌زنند و به‌جای چند متر دویدن، به‌دنبال نصب انواع اپلیکیشن‌های سلامت روی گوشی خود هستند. هدیه پژوهشگران فناوری اطلاعات به بچه‌های امروزی نه هوش بیشتر و نه ذهن آماده‌تر است. آنها روی مبل‌های راحتی، صاحب بدنی خسته و انباشته از چربی می‌شوند و پشت صفحه تبلت‌ها، چشم‌هایی آزرده و ذهنی آشفته را از آن خود می‌کنند.

شاید بعد از خواندن این یادداشت، به قصد گرفتن تبلت فرزندتان از او، از روی مبل بلند شوید؛ اما بنشینید! نیازی به محروم کردن فرزندتان از تبلتش نیست، کافی است خودتان همین حالا گوشی را روی زمین بگذارید و نه با حرف، بلکه با آوردن ورزش و مطالعه به ساعت‌های مرده‌تان، به کودک خود هم سبک زندگی سالم را آموزش دهید.


ساعت های استفاده کودکان از وسایل الکترونیکی را کاهش دهید


به ساعت نگاه کنید

با وضع کردن برخی قانون‌ها، ساعت‌های استفاده فرزندتان از تبلت را محدود کنید. برای مثال به او اجازه ندهید که سر میز شام آنرا همراه بیاورد.


خاموشی بزنید

محققان می‌گویند تبلت‌بازی پیش از خواب می‌تواند فرزند شما را بی‌خواب کند. پس به او اجازه بازی کردن با تبلت پیش از خواب را ندهید و نگذارید آن را به اتاق خوابش ببرد.


وقت‌شناس باشید

حتی اگر همه اطرافیان‌تان برای کودک خود تبلت خریده باشند، دلیلی ندارد که در سه سالگی به فرزندتان چنین هدیه‌ای بدهید. اگر می‌خواهید او را با تکنولوژی آشنا کنید، به او اجازه دهید برخی ساعات روز با تبلت یا موبایل شما بازی کند اما شخصی کردن این وسیله را از چنین سنی شروع نکنید.


از خودتان شروع کنید

هرقدر هم که از لزوم فعالیت بدنی و قوی‌تر کردن ارتباطات رو در رو برای فرزندتان صحبت کنید، فایده‌ای ندارد. تا زمانی که او می‌بیند که در ‌مهمانی برای‌تان وایبر بازی شیرین‌تر از گپ زدن با دیگران است، تمایلی به گوش کردن به توصیه‌های‌تان پیدا نمی‌کند. اگر می‌خواهید فرزندتان زندگی مجازی را جایگزین تجربه‌های حقیقی زندگی نکند، خودتان در رعایت چنین اصلی پیشقدم شوید.


دست به‌کار شوید

اگر تنها یک فرزند دارید، به او حق دهید برای پر کردن تنهایی‌اش به تبلت و... وابسته شود. در چنین شرایطی به جای جنگیدن با او، خودتان برای تغییر شرایط وارد عمل شوید.

بازی‌های دونفره پرتحرک و هیجان‌انگیز، هم می‌تواند سلامت جسم فرزندتان را تضمین کند و مهارت‌های حرکتی‌اش را تقویت کند و هم لحظات شاد و خوشی را برایش رقم بزند. اگر کودک‌تان از چنین نعمتی بهره‌مند شود دیگر نیازی به مدام بازی کردن با تبلت پیدا نخواهد کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
fateme hajjar

دروغگویی و علل آن در کودکان

مقدمه

یکی از انحرافاتی که موجب شکایت والدین از فرزندان خود می‌باشد، درغگویی است. اکثر والدین از این شکایت دارند که فرزندانشان ، با وجود اینکه از هیچگونه رسیدگی در تربیت وی قصوری به عمل نمی‌آید، درغگو بار آمده یا مغلطه و اغراق می‌کنند. آنان از این بابت ناراحتند که آدمهای متدینی هستند، پرهیزگارند، دروغ نمی‌گویند. لقمه حرام نمی‌خورند و برای تربیت صحیح کودکان حتی‌المقدور از تمام امکانات تربیتی استفاده می‌کنند، او را از بچه‌های درغگو و کم تربیت دور نگه می‌دارند، برای راستگویی تشویق می‌کنند، ولی با این وصف چرا باید درغگو از آب درآید.

 

چرا بعضی از کودکان دروغ می‌گویند؟

دروغگویی نیز مثل سایر انحرافات اخلاقی و عاطفی ، خالی از علت نیست. عامل و انگیزه‌ها هستند که کودکان را در مسیر انحرافات قرار می‌دهند و یا برای سال‌های بعد و انحرافات عارضی در آنان ، زمینه‌سازی می‌کنند. بعضی از والدین با امتناع یکی دو تا از غرایز خیال می‌کنند که کار تمام شده و از سایر مسائل غریزی کودکان غافل می‌مانند.

در صورتی که اگر بخواهیم کودکان خود را با شخصیتی مثبت و عالی به بار آوریم، باید همه استعدادهای مثبت آنان را پرورش داده و ضمن ایجاد هماهنگی بین استعدادهای مثبت ، استعدادهای منفی را تضعیف و به سرحد انهدام بکشانیم و این کار با امتناع غرایز مثبت آنان از راه صحیح و انهدام یا هدایت غرایز منفی امکان پذیر می‌باشد. با غرایز چهارگونه رفتار می‌توانیم داشته باشیم. اقناع غریزه در حد امکان و به صورت معمولی ، سرکوب غریزه ، تعریف غریزه و تصعید غریزه. حال ببینیم که با کودکان  خود چه کرده‌ایم؟ آیا به راستی صالح و قادر بوده‌ایم که غرایز آنان را اقناع یا غرایز سرکوب و تعریف شده‌شان را هدایت و تصعید نماییم؟

 

آیا به راستی استعدادهای مثبت آنان را پرورش داده‌ایم؟ آیا در مورد انهدام یا اصلاح استعدادهای منفی آنان را پرورش داده‌ایم؟ آیا در مورد انهدام یا اصلاح استعدادهای منفی آنان قدم مثبتی برداشته‌ایم؟ آیا اصولا شناخت صحیح و مهارت لازم را درباره مسائل تربیتی دارا بوده‌ایم یا همه‌اش حرافی بوده و بس؟ آیا پرهیزگار بودن و لقمه حرام نخوردن کافی است؟ همانطوری که در این زمینه چراها زیاد است، آیاها هم نسبتا زیاد می‌باشد.

ناتوانی یکی از علل دروغگویی

دروغگویی مثل سایر انحرافات اخلاقی و عاطفی علل و انگیزه‌هایی دارد که یکی از آنها ناتوانی می‌باشد. وقتی که شما کودک را ترس مسایل موهوم ، در منزل در حال اسارت و به صورت زندانی نگه داشته اید و آزادیهای او را ندانسته از دستش می‌گیرید و همراه خشونتهایی که از خود بروز می‌دهید او را در احساس عجز و ناتوانی غوطه‌ور می‌سازید ناچار است که از دست شما و ستمکاریهایی که مسبت به وی روا می‌دارید بگریزد و امیال و غرایز خود را به نوعی و به هر نحو ممکن ارضا نماید و برای این کار ناگزیر است که در مقابل شما به دروغ متوسل شود.

مادر می‌گوید با "الف" بازی نکن زیرا "الف" کودک بی‌تربیتی است. اما کودک  وقتی از منزل خارج می‌شود و در کوچه "الف" می‌بیند. بنابه نیازهای غریزی و عاطفی ، یا با او صحبت می‌کند. به بازی مشغول می‌شود و بعد که زمان برگشتن به منزل فرا رسید به محض ورود به خانه ، مادر می‌پرسد: در کوچه با چه کسی بازی می‌کردی؟ جواب می دهد با "ج" زیرا اولا دلش می‌خواهد مادر را راضی نگهدارد و خود را حرف شنو نشان دهد. ثانیا دلش نمی‌خواهد که مادر با علم و اطلاع از اصل قضیه به ممانعت خشونت آمیزی دست بزند لذا به حربه‌ای که در نظر او راحت‌ترین و کارآترین حربه‌هاست یعنی به دروغ متوسل می‌شود.

 

ترس از والدین به عنوان یکی از علل دروغگویی

بعضی از والدین رفتار خشونت بارتری با فرزندان خود دارند. به کوچکترین بهانه آنها را کتک می‌زنند در مقابل دیگران پرخاش و تحقیرشان می‌کنند به خیال اینکه با خشونت و پرخاش و تنبیه و نیش زبان خواهند توانست جلو انحرافات روانی کودک را بگیرند. اینگونه خانواده‌ها علاوه بر اینکه نمی‌توانند کار مثبتی به عنوان کامل بازدارنده از انحرافات در تربیت کودک خود انجام دهند بلکه یا باعث می‌شوند که ترس کودک به تدریج ریخته و کارهای خلاف خود را با جرات و جسارت بیشتری انجام دهد.

یا اینکه والدین را مثل دژخیم چاق به دست بالاتر خود احساس کرده و از ترس آنان بنابه مختصات زمانی و مکانی متوسل به دروغ گردد و کودکی که از ترس و اجبار فرامین والدین را می‌پذیرد و در این فرمان‌پذیری هیچگونه علایق عاطفی از خود بروز نمی‌دهد پایه‌های اخلاقی سست و نااستواری خواهد داشت و در غیاب والدین ، چون دیگر حضور ندارند برخلاف آنچه را که میل آنها بوده انجام خواهد داد و رفته رفته به طرف فساد اخلاقی که دروغ نیز یکی از آنهاست کشیده شده و به درجات پایین‌تر انسانی نزول پیدا خواهد کرد. بنابراین بهتر است والدین برای انجام کاری که از فرزندشان می‌خواهند قبل از آن که متوسل به جبر و خشونت شوند میل انجام کار را در دل کودک برانگیزانند تا در چنین صورتی لزوم خشونت نیز از بین رود.

کودک به خاطر ترس از کتک خوردن و خشونتهای والدین ، کم‌کم از آنان فاصله گرفته و خود را جدا احساس می‌کند و گاه گاه در بعضی از موارد توسل به دروغ می‌گردد زیرا احساس می‌کند که اگر راست بگوید والدین در اثر عصبانیت کتکش خواهند زد چوب اجبار و خشونت را کنار نهید و بگذارید کودکتان با داشتن کمی آزادی عمل و احساس استقلال خود را فرد محترمی در اجتماع خانوادگی به حساب آورد. دیگر در این صورت لزومی ندارد که او با دروغ گفتن به خانواده خود خیانت کرده باشد.

 

خودنمایی یکی از علل دروغگویی

بعضی از کودکان به خاطر خودنمایی متوسل به دروغ می‌شوند اینان کودکانی هستند که مورد توجه والدین و اطرافیان قرار نمی‌گیرند، هر کاری می‌کنند کسی ، نیست که مشوقشان باشد و به حسابشان بیاورد و یا لااقل بفهمد که آنان چه کاری می‌کنند و چه می‌گویند و چه می‌خواهند. پدر یا مادر به علت گرفتاری‌های شغلی یا مشکلات خانوادگی کاری به کار آنان ندارند و گوششان به حزف آنان بدهکار نیست و اطرافیان نیز به خاطر اینکه در کار دیگران مداخله‌ای نکرده باشند و یه به خاطر سایر ملاحظات و محصولات ، کاری کودکان دیگر نداشند.

بالاخره خیال می‌کند که حرفها یا کارهایش مورد پسند والدین یا اطرافیان نیست و به ناچار برای خودنمایی هرچه بیشتر متوسل به دروغ و مغلطه و اغراق شود. گاه دروغگوهای چنان شاخداری می‌گویند که موجب تحریکات منفی عصبی والدین می‌شود و گاه ، کارهایی را به دروغ به خود نسبت می‌دهد که از خود قهرمانی بسازد تا بدین وسیله بتواند توجه اطرافیان را به خود جلب نماید و گاه واقعا دست به کارهای خطرناکی می‌زند که با جثه و سن و سالش جور درنمی‌آید.

آنچه که مسلم است اینها همه به خاطر خودنمایی و جلب توجه والدین و اطرافیانی است که اعتنایی به کودک ندارند بنابراین بهتر است کودکان را محترم بدانیم، به حرفهای آنها هرچند که بیجا و بی‌موقع هم باشد گوش فرا دهیم کارهایی را که هر چند به ظاهر کوچک انجام می‌دهند به دیده تحسین و تکریم بنگریم. مشوقشان باشیم تا بعدها کارهای بزرگتر و بهتری انجام دهند، هر از چندگاه و به مناسبتهای مختلف در پیش دیگران تعریف و تمجید تشویق آمیزی از آنها نیابیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
fateme hajjar

عکاسی از کودک خجالتی، سخت اما شدنی

وقتی شما می خواهید از بچه ها عکس بگیرید ، بعضی وقت ها با بچه هایی بسیار خجالتی برخورد می کنید که به راحتی حاضر به گرفتن عکس نمی شوند و خودشان را پشت چیزی مخفی می کنند. این کار شما را سخت خواهد کرد و باعث می شود که نتوانید عکس خوبی از آنها بگیرید. در این مطلب به نکاتی اشاره خواهیم کرد که شما با استفاده از آنها می توانید بر این مشکل غلبه نمایید.

 

در ابتدا خودتان را معرفی کنید

این اولین بار است که شما سوژه کوچولویتان را می بیند . در ابتدا با او همسطح شوید و بگویید که او را یک انسان بزرگ می بینید. بگویید که چطور و چه کاری میخواهید انجام دهید و به او بگویید که پیشنهاد میکنم خیلی به عکس گرفتن توجه نکنی لازم نیست کار خاصی انجام بدهی و سعی کن به وقتی که شادی توجه کنی و نتیجه کار را برایش مشخص کنید که در انتها می تواند عکسی زیبا داشته باشد.

به او فضای بیشتری بدهید

وقتی با یک کودک خجالتی طرف هستید،از او فاصله بگیرید و با فاصله بیشتری از او بیاستید نزئیک شدن شما به کودک باعث میشود او احساس خوبی نداشته باشد و در نتیجه عکس خوبی حاصل نشود.

برایش علاقه ایجاد کنید

مهم نیست که فاصله سنی شما با سوژه چقدر است . بهترین نتیجه را وقتی میگیرید که با او با احترام رفتار کنید ، از او سوالاتی بپرسید و با او به بحث بپردازید ، از او نظر بخواهید و کمی با او گرم تر و صمیمی تر شوید. شاید شما بتوانید با این کار علاقه او را نسبت به عکاسی بیشتر کنید و خجالت آنها را منفی سازید.

اجازه دهید تا آنها خودشان باشند

بعضی از بچه ها بر خلاف آنهایی که پر جنب و جوش هستند و شیطنت از آنها می بارد، خجالتی و درونگرا هستند. حتما به دنبال این نباشید که به آنها حالت خاصی بدهید و یا اینکه حتما در حالت خندیدن از آنها عکس بگیرید. شما می توانید در همان حالتی که پشت پدر و یا مادرشان مخفی شده اند از آنها عکس بگیرید و یا وقتی که گوشه ای یا کنار درختی به آرامی نشسته اند بدون آنکه متوجه شوند از آنها عکس بگیرید و منتظر لبخند آنها نباشید.ابن را بدانید که همان عکس ها میتواند خاطره ای برای او شود.

اجازه دهید با چیزی که راحت تر است عکس بگیرد

حالا که شما یک سوژه کوچک خجالتی داریدبگذارید خودش انتخاب کند که با چه چیزی میخواهد عکس بگیرد مثلا یک اسباب بازی خاص و یا یک لباس خاص. اگر بخواهید به یک حالت خاص تاکید کنید شاید هیچ وقت نتوانید عکسی ازو او بگیرید پس فرصت را غنیمت بشمرید.

لبخند بزنید

به عبارت ساده اگر شما نتوانید با کودک صمیمیتی ایجاد کنید و با او دوست شوید هیچگاه کودک نمیتواند با شما گرم بگیرد و شما هم نمی توانید عکس خوبی بگیرید.

گرفتن عکس از کودکان لذت فراوانی دارد که هر عکاسی میتواند با رعایت نکات فوق به این عکاسی بپردازد و از این فرشته های کوچک عکس بگیرد. این روشها کاملا امتحان شده است و جواب داده.امیدوارم که استفاده کنید و جواب بگیرید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
fateme hajjar

تاثیر منفی فست فود بر ضریب هوشی کودکان

نتایج یک پژوهش نشان می دهد میزان تاثیر نوع تغذیه (  بخصوص انتخاب  فست فود به جای غذاهای تازه )  در آینده فرزندان می تواند بیش از موقعیت اجتماعی والدین تاثیر گذار باشد.
این تحقیقات که بر روی کودکان اسکاتلند انجام شده نشان می دهد، کودکانی که بیشتر از فست فود استفاده می کنند، نسبت به دیگر کودکانی که غذای سالم می خورند ضریب هوشی پایین تری دارند.
غذای اصلی کودک بر رشد و توانایی های ذهنی او تاثیر بلند مدت می گذارد و کودکانی که دراین میان دائما از فست فود و غذاهای آماده استفاده کنند شانس کمتری برای بالا رفتن بهره هوشی دارند.
این تحقیق روی بیش از ۴هزار کودک ۴ تا ۵ساله اسکاتلندی انجام شده است.
محققین می گویند والدینی که با تحصیلات دانشگاهی بالاتر نگران شیوه تغذیه کودکشان بودند و سعی می کردند بیشتر غذاهای تازه برای وعده اصلی او تدارک ببینند، موجب تاثیرات مثبتی روی بهره هوشی آنها شدند.
در عوض کودکان خانواده هایی که چندان شرایط مالی خوبی نداشتند در اکثر روزها به فرزندانشان غذاهای آماده ویا فست فود می دادندو این مسئله روی بهره هوشی آنها تاثیر منفی داشت.
به گفته محققان، نوع غذا روی رشد مغزی کودکان تاثیر می گذارد.این یافته نشان می دهد تازگی و کیفیت ماده غذایی به ویژه در سن رشد از میزان مصرف موادغذایی مهم تر است.
بر پایه این بررسی مصرف غذاهایی مانند چیپس، پیتزا و شیرینی قبل از ۳ سالگی با کاهش آی کیوی کودکان در ارتباط است.
همچنین بر اساس تحقیق مشابهی که در دانشگاه آدلاید در استرالیا صورت گرفته ، فاصله بهره هوشی کودکان با تغذیه سالم وفست فود با بالا رفتن سن بیشتر می شود و می تواند تاثیراتش را تا اواخر دهه دوم زندگی افراد نشان دهد.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
fateme hajjar

راه ساده برای زبان باز کردن کودک

 تحقیقات ثابت کرده است که والدین پرحرف کودکانی باهوش خواهند داشت. چطور؟ در ادامه بخوانید.
بعد از ماه ها گوش دادن به صحبت ها و صداهای شما بالاخره اولین کلمه را می گوید. مامان یا بابا. پروسه طبیعی آموزش حرف زدن و صحبت کردن را طی کرده و حالا می خواهد با شما مثل خود شما ارتباط برقرار کند.
آن فرنالد پزشک ارشد مرکز تحقیقاتی نوزادان در کالفرنیا می گوید:
گروهی از محققان در این رابطه به نتایجی دست یافته اند که نشانگر این است که صحبت کردن والدین با نوزادانشان توانایی صحبت کردن کودک را افزایش می دهدجالب است بدانید که کودکانی که در خانواده هایی با محیط پر از صداهای صحبت رشد می کنند IQ  بالاتری دارند.
 
چند اصل مهم:
 
زود شروع کنید:
از همان زمان که نوزادتان با صداها به اطراف نگاه می کند اقدام کنید. با او صحبت کنید و او را در راه پاسخ حتی با یک لبخند قرار دهید.
در ابتدا شاید او پاسخ و صدای خاصی ندهد اما به مرور زمان یاد می گیرد که با صدا و نگاه و حتی لبخند پاسخ شما را بدهد.
با او با صدایی متفاوت صحبت کنید:
حتماً شما زمانی که با یک کودک صحبت می کنید صدا و حالات خود را تغییر می دهید این تغییر توجه نوزاد را بیشتر جلب می کند.
 
تلویزیون را خاموش کنید:
البته نه همیشه اما بخشی از روز را اجازه دهید تا او صداهای زنده ی اطرافش را بشنود تا قدرت تمرکز او بالا برود چرا که تلویزیون با پخش موسیقی و از این قبیل صداها او را دچار یک نوع گیجی می کند.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
fateme hajjar

رفتار پدر و مادر با کودکان دو قلو و چند قلو

 

روانشناسان با بیان اینکه دوقلوها، اجتماعی تر بار می آیند، می گویند دوقلوها از بدو تولد یک همراه و همراه واقعی با خود دارند به همین خاطر در برقراری ارتباط موفق تر بوده، از کنار هم بودن لذت می برند و در برقراری تعامل و مشارکت با دیگران بهتر از سایر کودکان هستند. نکته قابل توجه در رابطه با دوقلوها این است که اخیرا تولد دوقلوها در تمام دنیا، شایع شده است. ازسال ۱۹۸۰میلادی تاکنون تعداد دوقلوها در امریکا ۷۴ درصد رشد داشته است.

استفاده از برخی داروهای باروری، افزایش سن بارداری بویژه پس از ۳۰ سالگی و به کارگیری روش IBF برای بازتولیدی زنان از جمله علل دوقلوزایی است. طی تحقیقاتی مشخص شده است که ۵۶ درصد زنانی که با روش IBF باردار شده اند، دوقلو و چندقلو به دنیا آورده اند. روانشناسان درباره تمایل خانواده ها به پوشاندن لباس های مشابه به تن دوقلوها هم می گویند: مردم، دوقلوها را بچه هایی می بینند که از نظر شکل ظاهری، پوشش و رفتار، دو موجود کاملا شبیه به هم و به عبارتی کپی یکدیگرند.

به نظر می رسد خانواده ها، تعمدا بچه ها را به این سمت سوق می دهند که باید از هر نظر شبیه یکدیگر باشند و خودشان نیز تمام لباس ها و اسباب بازی های دوقلوها را مشابه به هم تهیه می کنند. یک دلیل عمده آن هم این است که خانواده ها تمایل دارند نظر دیگران را به سمت کودکان خود جلب کنند زیرا با انجام این عمل، خاص و متفاوت به نظر می رسند و این احساس برایشان لذتبخش است.

روانشناسان بالینی، ضمن تاکید بر لزوم رشد هویت مستقل فردی هر دو کودک، می گویند: مشکل جدی که در این زمینه وجود دارد این است که چون اینها دو نفر هستند ناخودآگاه توجه کمتری از سوی پدر و مادر به هر کدامشان معطوف می شود. طی تحقیقاتی در استرالیا مشخص شده است که اگر به فرض خانواده یی یک فرزند داشته باشد و در طول شبانه روز، ۲ دقیقه وقت به او اختصاص بدهد، همان خانواده برای دوقلویشان، تنها ۹ ثانیه وقت می گذارند.

 

● رشد مهارت های زبانی کودکان دوقلو کندتر است

روانشناسان درباره تاخیر در رشد مهارت های زبانی بچه های دوقلو نیز می گویند: تک قلوها، زبان را از پدرو مادرشان یاد می گیرند، در حالی که دوقلوها، زبان را از یکدیگر می آموزند و حتی به کاربردن الفاظ به شکل غلط را از هم تقلید می کنند. بویژه اگر والدین، فرزندان دیگری هم داشته باشند، نمی توانند وقت زیادی برای تقویت مهارت های کلامی کودکانشان بگذارند.

به همین سبب رشد مهارت های زبانی کودکان دوقلو کندتر است. از سوی دیگر، ۵۰درصد دوقلوهایی که به دنیا می آیند نارس هستند و در مقایسه با نوزادان معمولی، وزن کمتری دارند، طبیعی است که در رشد کمی عقب تر و ضعیف تر از سایر کودکان باشند.

روانشناسان بالینی درادامه با اشاره به اینکه به علت رقابتی که میان خود دوقلوها با همدیگر و با دیگران وجود دارد این مشکلات زبانی تا شش سالگی حل می شود، می گویند: والدین حتما با کودکانشان تمرین سخن گفتن داشته باشند، با هر یک انفرادی صحبت کنند، برایشان کتاب بخوانند و هنگامی که با آنها صحبت می کنند به چشم هایشان نگاه کنند تا مهارت های زبانی شان رشد کند.

 

● اگر یکی از بچه ها بهانه گیری کرد، ابتدا به سراغ کودکآرام بروید!

روانشناسان به کودکانی که بهانه گیر هستند نیز اشاره و اظهار می کنند: دوقلوها وقتی مشاهده می کنند یکی از قل ها بمدت طولانی در کنار پدر و مادر می ماند، احساس حسادت می کنند. بنابراین والدین باید توجه کنند که به هر دو کودکرسیدگی کنند. اگر یکی از قل ها، بهانه گیر باشد و بیهوده نق بزند، پدر یا مادر باید ابتدا به سراغ کودکی که آرام است رفته و مدت زمان اندکی را با او بگذرانند و سپس سراغ کودکبهانه گیر بروند. با این کار کودکاول تشویق می شود و کودکبهانه گیر نیز درمی یابد که اگر توجه پدر و مادر را می خواهد باید شیوه دیگری پیش بگیرد.

 

● هنگام دعوای میان دوقلوها، والدین چه زمانی مداخله کنند؟

دعوای بین دوقلوها، مانند همه بچه های دیگر، امری طبیعی است. اما والدین قبل از اینکه بچه ها دست به رفتارهای تند و خشن بزنند باید وارد ماجرا شوند. به محض اینکه لحن بچه ها از حالت عادی خارج و به سمت تند و بی ادبانه صحبت کردن رفت، پدر و مادر باید مداخله کرده و نقش میانجی را بازی کنند. والدین نباید دوقلوها را با هم مقایسه کنند زیرا ممکن است این دو احساس تبعیض کنند.

به عنوان مثال یکی از قل ها را «خوشگل من» و دیگری را «باهوش من» صدا نزنند زیرا ممکن است قل اول احساس کند حالا که زیباست پس باهوش نیست و برعکس. این صفت گذاشتن روی بچه ها ممکن است موجب تخریب روانی شود. روانشناسان تاکید می کنند صحیح است که باید تفاوت بچه ها را شناخت اما بزرگ ترها مراقب باشند که به بچه ها برچسب نزنند.

 

به عنوان مثال یکی از بچه ها تمایل دارد در بیرون از منزل ورزش کند و دیگری می خواهد در خانه بماند، والدین نباید کودکرا از بیرون رفتن و تامین نیازهایش محروم کنند بلکه استعداد دوقلوها را باید انفرادی شناخت، پوشش داد و به رشد آن کمک کرد.

 

● دوقلوها، اجتماعی تر بار می آیند

اساسا دوقلوها خودخواه نیستند، زیرا همیشه آموخته اند که یک نفر دیگر نیز هست و باید حقوقش را رعایت کرد. همچنین احساس همدلی شان نسبت به دیگران بیشتر است. این رابطه دو نفری به خودی خود مشکلی ندارد اما اگر به این مساله منجر شود که این دو کاملا شبیه هم شده و راه همدیگر را بپیمایند، رشد فردی شان مختل می شود.

 

● دوقلوها را «دوقلوها» صدا نزنید

خانواده ها و اطرافیان هیچگاه این دو کودکرا تحت عنوان «دوقلوها» صدا نزنند و اسم های همراه به کار نبرند و مراقب باشند که حتما از اسم بچه ها برای صدا زدنشان استفاده کنند. در واقع شما زمانی که این دو را «دوقلوها» صدا می زنید برایشان یک هویت مشترک می سازید که می تواند به این رابطه آسیب بزند.

آنها همچنین درباره اینکه آیا لازم است اتاق خواب بچه ها را از هم جدا کنند، می گویند: اعضای خانواده پیش از هر چیزی باید سعی کنند به کودکانشان یاد بدهند که کارهایشان را مستقل از هم انجام بدهند. برخی پدر و مادرها برای اینکه دوقلوها در بزرگسالی منزوی نشوند به هم نزدیکشان می کنند و پیوندهای کاذب میانشان ایجاد می کنند.

درحالی که بچه ها باید خودشان توانایی های خود را شناخته و در مسیر صحیح حرکت کنند. پدر و مادرها سعی کنند به صورت مجزا با فرزندانشان ارتباط برقرار کنند. پدر یکی از قل ها را با خود از منزل بیرون ببرد و مادر دیگری را. برقراری ارتباط مجزا با هر یک و در موقعیت های متفاوت برای رشد فردی و مناسب هر دو کودکلازم است. مبنا و اساس حفظ استقلال عاطفی در دوران کودکی و تا پیش از ۱۰ سالگی نهاده می شود. اگر این شخصیت در دوران کودکی صحیح و به تدریج شکل بگیرد در بزرگسالی هم به همین سیاق ادامه پیدا خواهد کرد.

 

● بچه ها با داشتن پوشک احساس امنیت میکنند

این روند در بچه های دوقلو کندتر است. اما به محض اینکه رفتن به دستشویی را بیاموزند به علت رقابتی که بینشان هست مشکل حل می شود. به این خاطر که بچه ها با داشتن پوشک احساس امنیت می کنند و راضی نمی شوند براحتی آن را کنار بگذارند، اگر پدر و مادر در فواصل مشخص، چه بچه ها بخواهند و چه نخواهند آنها را به دستشویی ببرند، این مساله برایشان جا افتاده و مثل سایر کارهایی که انجام می دهند، عادی می شود.

بعضا دیده می شود که یک شکل کردن ظاهر دوقلوها از سوی خانواده، نه تنها کنار گذاشته نمی شود بلکه مورد تشویق هم قرار می گیرد. اگر پدر و مادر بر همسان بودن پوشش و ظاهر بچه ها تاکید کنند، جلب توجه مردم از همان ابتدا هدف دوقلوها می شود و این مساله بر رشد استقلال عاطفی شان اثرگذار است.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
fateme hajjar

مکیدن انگشت در کودکان

«مکیدن شست» یا انگشت، یکى از عادات رایج دوران کودکى است. این رفتار براى کودکان خردسال کاملاً طبیعى و عادى است، ولى اگر بعد از 6 سالگى باز هم کودک مبادرت به مکیدن شست کند، نیاز به درمان و رسیدگى دارد، زیرا موجب به هم ریختگى ردیف دندان ها، فک و آرواره مى شود.

 

پژوهش ها نشان مى دهند حدود 75 درصد کودکان خردسال (تا یک سالگى) مُشت یا انگشتان خود را در دهان مى گذارند و مى مکند. انجام این کار براى این گروه سنى از کودکان آرامش بخش، سرگرم کننده و لذت بخش است. به طور معمول، کودکان زمانى مبادرت به مکیدن انگشت خود مى کنند که یا خسته اند، یا ناراحت اند و یا حوصله شان سر رفته است.

 

علت مکیدن شست

انگشت مکیدن طبیعى ترین پاسخ کودک هنگام رویارویى با فشار روانى، اضطراب و مشکلات هیجانى - امنیتى است. روان شناسان معتقدند براى درمان این رفتار در کودکان زیر 6-5 سال نباید عجله کرد، زیرا بسیارى از این گونه عادت ها به تدریج و با افزایش سن کودک کاهش مى یابند و به کلى از بین مى روند.

اما اگر کودک 7 ساله اى نتواند این عادت خود را ترک کند، والدین و اطرافیان او باید درصدد درمان او برآیند، زیرا ترک چنین عاداتى در سال هاى بعد (نوجوانى) بسیار دشوارتر مى شود. در صورتى این عادت را در زمره اختلال بررسى مى کنند که تا سنین 16-12 ادامه داشته باشد. مطالعات نشان مى دهند که در حدود 15 درصد کودکانى که از 5 سالگى به بعد انگشت خود را مى مکند، دچار مشکلات عاطفى - هیجانى ناشى از ورود به مدرسه و دوره پیش دبستانى هستند. بیشتر این کودکان شدیداً به پدر و مادر و اطرافیان شان وابسته و متکى هستند.

زمانى که کودک سعى مى کند رفتار مکیدن انگشت خود را تغییر دهد، والدین و اطرافیان او باید از این تصمیم او استقبال کنند و با حمایت ها و تشویق هاى خود او را کمک و یارى نمایند. حمایت روانى براى کودک امنیت پدید مى آورد و باعث مى شود که کودک در ناملایمات و سختى ها از خود مقاومت بیشترى نشان دهد.

 

عوارض ناشى از مکیدن شست

مکیدن انگشت بعد از 6 سالگى مى تواند مشکلات جدى در زمینه دندان ها، لثه و آرواره به وجود آورد. مک زدن هاى با فشار کودک به شست یا انگشتش در طول روز و شب، موجب جلو آمدگى دندان ها و ناهنجارى هاى استخوان فک او مى شود. دندان هاى ردیف بالا به سمت بیرون کشیده مى شوند و دندان هاى ردیف پائین نیز به سمت داخل دهان کج مى شوند.

 

مکیدن انگشت

اما سؤال بسیارى از والدین این است که چگونه مکیدن یک انگشت کوچک مى تواند موجب ناهنجارى شدید آرواره شود؟

علت آن است که استخوان بندى کودک تا قبل از 8 سالگى بسیار نرم و شکل پذیر است. متأسفانه زمانى که کودک به مدت طولانى انگشتش را مى مکد، در شکل ظاهرى آرواره خود تغییر به وجود مى آورد. اگر کودکى نتواند عادت شست مکیدن خود را تا قبل از آن که دندان هاى دائمی ردیف جلویى او در نیامده ترک کند، ممکن است در مدت چند ماه فک و آرواره او آسیب جدى ببیند.

 

علاوه بر آن، مکیدن شست یا انگشت مى تواند موجب نارسایى هاى کلامى (تلفظ اشتباه حرف هاى «ف» و «و»)، اختلال در جویدن، نوک زبانى صحبت کردن، اختلالات گفتارى (مثل لکنت زبان ، مِن مِن کردن و...)، خرخر کردن و باز ماندن دهان کودک شود. از آن جایى که بعد از چند سال مکیدن انگشت ، حالت آرواره و صورت کودک دچار به هم ریختگى مى شود، بر خودپنداره او نیز تأثیرى منفى خواهد داشت.

 

شیوه هاى درمان

بهترین زمان براى ترک عادات و مشکلات رفتارى کودکان (و از جمله مکیدن انگشت) هنگامى است که خانواده (والدین کودک و اعضاى خانواده) تغییر و تحولى در پیش رو نداشته باشند و در آرامش خاطر به سر برند. مثلاً قصد تغییر منزل، تغییر مهد (یا مدرسه)، تولد نوزاد جدید، مسافرت، متارکه، فوت اقوام و... را نداشته باشند.

 

یکى از ساده ترین روش هاى رفتار درمانى که بیشتر پدر و مادر و مربیان نزدیک کودک مى توانند با استفاده از آن عادت مکیدن شست در کودکشان را کاهش دهند، آن است که ابتدا یک ماه درباره موضوع و علت قطع این عادت با کودک صحبت کنند. سپس نمودارى از پیشرفت کودک تهیه کنند و به وسیله چسباندن عکس هاى عروسکى، ستاره ها و کارت هاى آفرین بر روى آن، روند بهبودى کودک را نشان دهند. خوب است که این نمودار بر روى دیوارى در دسترس کودک قرار گیرد و والدین از خود او براى چسباندن برچسب ها کمک بگیرند. در مرحله بعد، سعى کنند پایان هر هفته پاداش و جایزه اى براى ترک این عادت به کودک بدهند. جایزه مى تواند رفتن به پارک، تماشاى فیلم مورد علاقه کودک، یا بازى کردن با کودک باشد. در نظر داشته باشید ترک عادت در صورتى که کودک با شما همکارى و همراهى نماید، بسیار آسان تر و راحت تر است. شما مى توانید از نظرات کودک در این ضمن استفاده کنید و به او اجازه دهید که برچسب ها، ستاره ها و یا حتى نوع جایزه اش را خودش انتخاب کند.

 

مکیدن انگشت

روش دیگرى که براى ترک مکیدن انگشت (شست) به کار مى رود آن است که در طول روز ماده اى تلخ (البته بهداشتى ) به نوک انگشت کودک مى مالند تا کودک از به دهان گذاشتن انگشتش امتناع ورزد، و در طول شب نیز دستکش یا جورابى تمیز به دست هاى کودک مى کنند، تا مانع از این کار کودک شوند.

 

زمانى که کودک سعى مى کند رفتار مکیدن انگشت خود را تغییر دهد، والدین و اطرافیان او باید از این تصمیم او استقبال کنند و با حمایت ها و تشویق هاى خود او را کمک و یارى نمایند. حمایت روانى براى کودک امنیت پدید مى آورد و باعث مى شود که کودک در ناملایمات و سختى ها از خود مقاومت بیشترى نشان دهد. مثلاً والدین مى توانند با کودک بازى کنند، براى او کتاب بخوانند، با یکدیگر کاردستى بسازند و... . در این زمینه پدر و مادر مى توانند با ذوق و خلاقیت خود فرآیند ترک عادت را براى کودکشان هرچه آسان تر و راحت تر کنند. گروهى از والدین سعى مى کنند با تذکرهاى پى در پى خود این عادت را از سر کودک بیندازند. در حالى که براى حذف عاداتى مثل مکیدن شست باید ابتدا علت اصلى این رفتار را پیدا کرد و آن گاه با از بین بردن آن درصدد بهبودى کودک برآمد. در موارد بسیارى، مکیدن انگشتان ناشى از نیاز کودک به آرامش و امنیت است. بدین منظور پدر و مادر و مربیان کودک مى توانند با استفاده از روش هاى زیر به کودک کمک نمایند تا بر این مشکل خود غلبه کند.

 

- هیچ گاه سعى نکنید براى ترک عادت کودک بر او فشار آورید، زیرا ممکن است موجب تقویت و تشدید عادت در او شود.

- به کودک کمک کنید تا روش هاى مقابله با تنش ها و فشارهاى روانى را یاد بگیرد، مثلاً با شما صحبت کند، به ورزش بپردازد، با دوستش صحبت کند و...

- سعى کنید دست هاى کودک را به نوعى مشغول نگه دارید. ( نقاشى بکشد، کاردستى بسازد، مجسمه هاى سفالى درست کند و(....

 

 مکیدن انگشت

- شنیدن داستانى شیرین، ماجرایى افسانه اى و خاطره اى از دوران کودکى، موجب تسلى و آرامش خاطر کودک هنگام خواب مى شود.

- تماس بدنى (مثل نوازش کردن) موجب آرامش، امنیت و آسودگى کودک مى شود و او را از اضطراب و نگرانى رها مى سازد. سعى نکنید با مسخره کردن و شرمنده کردن کودک او را مجبور به ترک عادت کنید، زیرا این گونه رفتارها موجب خودکم بینى و احساس بى ارزشى در کودک مى شود.

- سعى کنید عواملى را که موجب آزار روحى کودک مى شود، از بین ببرید.

- زمانى که کودک انگشتش را مى مکد، با او بازى نکنید، او را بغل نگیرید و به او توجه نکنید. اما زمانى که انگشتش را از دهانش درآورد، به او توجه کنید و او را نوازش کنید.

- انگشت مکیدن رفتارى ناخودآگاه است. پدر و مادر مى توانند با اشاره اى کوچک، کودک را نسبت به این حرکت خود آگاه کنند.

- زمانى که کودک انگشتش را مى مکد، او را جلوى آیینه ببرید.

- سعى کنید هیچ گاه دچار احساس ناکامى و شکست نشوید، زیرا این رویه را به فرزندتان نیز منتقل خواهید کرد.

- روش هاى آرام سازى عضلانى را با کودک تمرین کنید: تمرین هاى یوگا (تمرین هاى تخلیه هیجانى و شیوه درست نفس کشیدن)، تمرین آرام سازى، تنفس هاى عمیق و تمرین هاى رهاسازى عضلات

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
fateme hajjar

شیوه صحیح تربیت کودکان از زبان کارشناسان

چگونه می توان کودک را به درستی تربیت کرد؟
همه والدین دوست دارند فرزندانشان خوشحال، خوش رفتار و قابل احترام از سوی دیگران باشند.
 فرزندانی که بتوانند به راحتی با دیگران تعامل ایجاد کنند. هیچ کس دوست ندارد به داشتن فرزندی بی تربیت متهم شود. روش های موثر آموزش، مسائل تربیتی و کمک گرفتن از مشاور می تواند به بهترین وجه ممکن به والدین در این راستا کمک کند.
اگر بخواهیم تعریف واضحی از تربیت ارائه کنیم باید بگوییم که تربیت، آموزش رفتارهای خوب و نشان دادن رفتارهای بد برای جلوگیری از انجام آن به کودک است. به عبارت دیگر، « تربیت » به کودک پیروی از مجموعه قواعدی را می آموزد و شامل روش های تنبیهی و تشویقی است. اما همین چند جمله در عمل چنان بر والدین دشوار است که گاه فاصله آن ها تا تربیت صحیح فرسنگ ها دور است.
اولین مرحله این است که والدین باید ویژگی های کودک خود را شناسایی کنند. اما باید توجه داشت که خود والدین به ۳ گروه تقسیم می شوند:

والدین مقتدر
که توقعات و خواسته های واضحی دارند و به احساسات 
کودک خود احترام می گذارند. آن ها انعطاف پذیر هستند و از روش حل مسئله به صورت مشارکتی با کودک خود استفاده می کنند. این دسته از والدین بهترین روش تربیتی را اتخاذ می کنند 
 
والدین مستبد
که توقعات و خواسته های واضحی از فرزندان خود دارند اما به احساسات 
کودک خود توجهی نمی کنند و در واقع با رفتارهای خود به کودک می فهمانند « من پدر تو هستم پس هر چیزی که من می گویم درست است.» این شیوه مورد تایید نیست.
 
والدین آسان گیر 
که به احساسات 
کودک خود بیش از حد توجه می کنند و این شیوه نیز مورد تایید کارشناسان نیست.

روش های تربیتی 
شیوه تربیتی که برای فرزند خود انتخاب می کنیم ممکن است به رفتاری که از او سر می زند و سن او، خلق و خو و سبک تربیتی ما متفاوت باشد.
به برخی از این راهکارهای پیشنهاد شده اشاره می کنیم.
 
تشویق رفتارهای مثبت 
پذیرش رفتارهای مثبت و تشویق او بهترین کار برای ادامه رفتارهای مثبت است. به عبارت دیگر وقتی کار مثبتی می کند کار خوبش را مورد تحسین قرار دهید.
 
بگذارید کودک خودش نتیجه طبیعی رفتارهای بدش را ببیند
نیازی به سخنرانی و سرزنش کردن نیست. بنابراین این بار که یک اسباب بازی را شکست، بی توجه به این کار به او بفهمانید که دیگر نمی تواند با آن بازی کند.
 
محرومیت
گاهی اوقات یک رفتار بد نتیجه طبیعی یا منطقی به همراه ندارد و یا فرصتی برای تبیین آن ها نداشته اید. بنابراین محرومیت می تواند به کودک ناپسند بودن رفتارش را نشان دهد. به عنوان مثال اگر کودک تا زمان معینی کاری که از او خواسته شده انجام ندهد نمی تواند برنامه عصر تلویزیون را تماشا کند. این شیوه به شرطی موثر است که محرومیت با نوع کار ناپسند کودک همخوانی داشته باشد.
 
جداسازی
این شیوه فقط زمانی موثر است که بدانید کودک دقیقا چه عمل خطایی را و چه اندازه عمدی انجام داده است. دقایقی او را در مکانی نه چندان راحت تنها بگذارید. این شیوه زمانی موثر می افتد که کودک بفهمد هدف از این محروم سازی چه چیزی بوده است.
این شیوه از ۲ سالگی به بعد موثر است و به ازای هر سال سن کودک می توان او را تنها گذاشت. مثلا برای یک کودک ۴ ساله، ۴ دقیقه جداسازی موثر است. در سنین پایین این روش بسیار موثر است زیرا محرومیت از حضور در کنار پدر و مادر برای کودک دشوار است.نباید فراموش کنیم که تنبیه جسمی کودک به افزایش پرخاشگری، خشونت و میل به ضربه زدن به دیگران و توجیه رفتارهای خشن از سوی کودک تلقی می شود و جایگاهی در شیوه های تربیتی موثر ندارد.
 
شیوه تربیتی خود را با خلق و خوی کودک مطابقت دهید
کلید اصلی شیوه تربیتی مناسب درک شخصیت خلق و خوی 
کودک است تا در کنار آن بتوانید استعدادها و تمایلات او را بهتر شناسایی کنید.
در مورد شیوه تربیتی خود تا حد امکان با کودک مشورت کنید.

به شخصیت 
کودک احترام بگذارید
حتی زمانی که قصد تربیتی دارید به او احترام بگذارید. بچه هایی که از پدر و مادر خود احترام می بینند بیشتر به آن ها احترام می گذارند اگر کمی سخت گیری کردید یا عصبانی شدید از او عذرخواهی کنید. همان طور که دوست دارید او با شما رفتار کند با او رفتار کنید.
 
صبور باشید
هر شیوه ای اگر عجولانه و با انتظارات نابه جا پیاده شود، نتیجه نخواهد داد. اگر با یک شیوه نتیجه نگرفتید مایوس نشوید و آن را ادامه دهید. قواعدی را که خود تعیین کرده اید هرگز زیر پا نگذارید و هرگز در مقابل دیگران از رفتارهای ناشایست او صحبت نکنید.
 وقتی حرکتی ناشایست از او سر زد پس از اعمال شیوه تنبیهی مناسب از او نخواهید عذرخواهی کند یا درباره آن کار سخنرانی نکنید. به او کمک کنید پس از تنبیه به روال عادی برگردد.
 
بدایند کدام شیوه تربیتی با کودک شما تناسب دارد
قبل از اعمال تنبیه مطمئن شوید او منظور شما را از عملی که به نادرست انجام داده، فهمیده است. گاهی اوقات والدین منظور خود را به درستی بیان نمی کنند و یا توقعی فراتر از توانایی 
کودک از او دارند.
 
 به دنبال ریشه بعضی رفتارها باشید
اگر رفتار ناشایستی به تکرار از او سر زد، بخشی از تلاش خود را برای علت یابی آن معطوف کنید. شاید 
کودک از واقعه یا حادثه ای متاثر شده و در واکنش به آن دست به رفتارهای نادرست و غیرقابل توجیه می زند. شاید تحت استرس قرار دارد و نمی تواند از آن به کسی بگوید. بنابراین با شناسایی ریشه این مشکلات سعی کنید بهتر به او کمک کنید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
fateme hajjar